رمان / علمی / درسی / دانشگاهی / تخیلی
این رمان در ادامه ی جلد قبل نوشته شده و داستان عاشقانه ی دختر و پسری را روایت میکند که از دو جنس متفاوتند
دختری هجدهساله به اسم وانیا که قلبش سرتاسر کینه از افرادی هست که خوشبختی و آرامشش رو ازش گرفتند، قلبی که خودش رو به روی احساسات قفل زنجیر کرده، که مبادا از تنها هدف زندگیش دور بشه. دختری از نسل دختران آفتاب .
داستان درباره دختری به نام باران که طی اتفاقاتی غیرمنتظره درگیر عشقی یک طرفه میشه اما این تازه شروع ماجرای زندگی باران هست و باز هم اتفاقات پیش بینی نشده ی دیگه ای در انتظار دختر داستانه
رمانیست تخیلی با مضمون احضار روح و اجنه ، پر از معما و ترس . شخصیت های اصلی رمان در کنار موجودات ماوراییِ سرگردان در این دنیا اتفاقات هیجان انگیزی رقم میزنن
فصل اول این داستان روایتی عاشقانه پر از ماجرا و معماهایی جذاب داره گاهی حرف از عشق در میونه و گاهی حرف از انتقام
زندگی پر از فراز و فرود است این داستان درباره زندگی دختر و پدریست در دل پستی و بلندی هاست
این رمان روایت دو شخصیت کاملا متفاوت است . دختری آروم ولی خب یه کم شیطون! و پسری خشن و تند ! دختری محکم و جنگنجو در برابر سختی های زمانه و پسری زخم خورده .
ماجرای دختریه که طی اتفاقاتی پدرش رو که جزیی از باند خلافکاری بوده از دست داده و حالا با خانواده پلیسی که باعث مرگ پدر شده زندگی میکنه و شکل تازه ای از زندگی رو در پیش رو داره.
بازی سرنوشت و آغاز یک پروژه ی مشترک شروع عاشقانه ای جذاب میتونه باشه اما نه به این آسونی این شروع داستان هست ، داستانی که نشون میده بعد از مدتها دوری یک ملاقات دوباره چه اتفاقاتی در پی داره
این داستان روایت مرور زندگی و گذشته ای پر از عشق اما بی ثمر و نتیجه این عشق روی دختر داستان و حول تغییرات این دختر بعد از گذشته پر فراز و نشیب است
این رمان روایت عشقی است ممنوعه ، عشق و علاقه ای یکطرفه سراسر انتظار و صبوری به امید دیده شدن از از معشوق و اتفاقات پیرامون دختر داستان
مسافرتی پنهانی و به دور از چشم خانواده سرآغاز یک آشنایی است با دنیایی از اتفاقات غیر منتظره و جذاب برای شخصیت های این رمان و نتیجه ی این سفر عشق است