نام رمان : اوژن
نویسنده : حسنا ولیزاده
ژانر : اجتماعی، عاشقانه
سطح رمان : نیمه حرفه ای
ویراستاران : Fatemeh_M و zahra.gh
تعداد صفحات کتاب : 142 پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 168
رمان اوژن رمانی که از هیاهوی خاموش یک جامعه حرف میزنه. از عاشقانههایی دروغین و از آدمهایی که هنوز به سرنوشت و قسمت اعتقاد دارن. اوژن از جهانی میاد که زمان براش بیمعنیه!
رمان اوژن
خلاصه:
با چشمانی بسته، چند سال پیش اتفاقاتی را رقم زدی که تأثیرش را در زندگیام ندیدی؛ اما من پس از چندین سال با چشمانی باز برگشتم تا اشتباهاتت را به یادت بیاورم و به تو بفهمانم که با من چه کردی. اما او چه میشود؟ او که در میان من و تو گناهی نداشت. میچرخد و میچرخد این چرخ روزگار و درست جایی میایستد که هیچکدام باور نداریم.
.
سخن نویسنده:
سخنی کوتاه: حقیقتی که باید از طرف یه نویسنده تازه کار که خودم باشم بگم، اینکه:
به حمایت شما عزیزان نیازمندم. لطفاً سریع قضاوت نکنید و در روند و سیر رمان صبر به خرج بدید.
ممنون میشم نظرات محترمتون رو در صفحه نقد رمان اعلام کنید.
دکمه پیگیری موضوع رو بزنید تا از پستهای جدیدی که میذارم مطلع بشید.
تشکر از همراهیتون 🙂
.
قسمتی از متن رمان اوژن :
– شما دنبال اعمال مردم نباش. سرت تو زندگی خودت باشه.
رقیه در صورتم براق شد.
– لیلا، ساکت باش!
مرضیه سرخ شد و از شدت عصبانیت چشمهایش را بست. دیدم که چادرش را در چنگش میفشرد. زندگی خودش ایرادی نداشت؛ اما دخترش سمیه خیلی قشنگ داشت زندگیاش را به گند میکشید. به خودش نمیگرفت، امّا همین روزها بود که خبرش سر زبانها بیفتد و بهجای من، سمیهجانش نقل محافل شود. البته فکر نمیکردم خودش هم خبر داشته باشد.
به سرعت برق و باد سرها در گوش فرد کناریشان فرو رفت و پچپچها بالا گرفت. مرضیه که عصبانیت از چهرهاش میبارید، تا خواست چیزی بگوید، فریاد هراسان رقیه رو به جمع بلند شد و اجازهاش نداد:
– خانوما، بر محمد و آل محمد صلوات.
صدای جمعی که تا یک ثانیه
.
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
به نام آفریننده زیباییها
سلام به همگی.
تنها چیزی که سبب شد بعد از خواندن چند برگه اولین کتاب، از ادامه آن صرف نظر کنم این بود که انتظار داشتم حالا که شخصیت اصلی داستان بعد از 6 سال به خاطر هدفی بازگشته بود، برای تحقق بخشیدن به این هدف از آن اقتدار شخصیتی و روحی که به انتظار میرفت، برخوردار باشد. دستکم من چنین چیزی را دریافت نکردم.
به امید پیشرفت روز افزون شما.
محمد آرامی.
اولش خیلی خوب شروع شده بود،داستان خوبی داشت ولی تهش سرهم بندی شده،لیلا 6سال از محمد دور بوده اما عشقشو فراموش نکرده بوده ولی یهو ته داستان با ی جمله متنبه میشه و میفهمه اشتباه میکرده!یهو از ناکجا آبادم سامان سربرمیاره و عاشقش میشه!درسته میخواهید خواننده سوپرایز شه ولی ب روند منطقی داستانم توجه کنیدلطفا