رمز فايل : www.negahdl.com
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
واقعا زندگی ما خانمها همیشه همینه. همه عین یه برده نگامون میکنن. اگه یه زن مردو بزنه میگن وای وای دوره اخر زمون شده. ولی سالهاست که مردا زنهاشون رو کتک میزنن به هر کی بگی میگن دعوا نمک زندگیه! همه به چشم ابزار نگامون می کنن. بعضیا جنسی . بعضیا فقط ابزاری برای تولید و بقای نسل . حالا چه فرقی میکنه. من میدونم خدا هم از این تبعیضها ناراحته و یه روزی حق همشونو میذاره کف دستشون. خدا زن رو جوری آفرید که بهش محبت بشه . و قوانینی رو براش گاشت تا کسی نتونه ابزاری بهش نگاه کنه. اما هیچ وقت هم کتک و اجبار به کار کردن در منزل رو در شأنشون ندونست. حتی گاهی هم به مرد میگه تو کارای خونه به خانماتون کمک کنین. اما جامعه ما فقط نصفشو مینینن. ما هم کاری نمی تونیم بکنیم جز اینکه به خدا شکایت کنیم .چون اون مطمئنا جای حق نشسته. خوش ه حال زن و بچه دکتر شریعتی
سلام نگاه جون اول به خاطر سایت جدیدت بهت تبریک میگم و برات ارزوی موفقیت میکنم و دوم اینکه کار خیلی خوبی کردی که اون قسمتو حذفش کردی ممنون
سلام عزیزم…ممنون…خواهش میکنم عزیزم..توهم موفق باشی
سلام نگاه عزیز من فکر کردم قسمتی از حرفای دکتر شریعتی حذف شده نه این متن….
وافعا برای نویسندش متاسفم!!
شرمنده اگه ناراحت شدی
سلام عزیزم…نه فقط گذاشتم که بدونی قضیه از چه قراره…من خوشحالم میشم که برام نظر میگذارید
سلام نگاه جون ببخشید ولی یه پیشنهاده شایدم انتقاد شما حق ندارین به عنوان کسی که داره این متنو میزاره از کسی مثل دکتر شریعتی هر قسمتی از متن رو که خودت یا بقیه دوستان خوشتون میاد بزاری وبقیشو حذف کنی اینم یه جورایی دزدی ادبیه
در ضمن اینا واقعیات جامعه هستن وخوب یا بد وجود دارن حالا کمی کمرنگتر شده ولی کاملن از بین نرفته
پس لطف کن یا متن نزار یامیزاری تیکه تیکه نکن ودلخواهی وغیر دوست داشتنی
سلام عزیزم …شما وقتی از چیزی اطلاع نداری نظر اینطوری نده…قصه این بود که فردی که احتمالا مرد بوده در جواب این نوشته ی دکترشریعتی اینو نوشته بود
(مرد چه میکارد و چه درو میکند. ان موقع که زن عشق میکاشت مردکار میکرد و زن ان موقع
که کینه درو میکرد مرد باز هم کار میکرد و هرچه درو میکرد بدون چشم داشتی تقدیم میکرد. ان دینی که میگفت دیه اش دو برابره توست و چهار زن حق اوست و تو محکومش میکردی همان دین برایت مهریه تعین کرد و تو تاییدش کردی و تبدیلش کردی به هزاران سکه. ان هنگام که فرزندی به دنیا آوردی و در خانه با او مشغولی بازی بودی مردی در دنیای وحشی بیرون زیر فشار کار له میشد تا تو و کودکت لبخند بزنید . نام خانوادگی پیشکشه تو اگر سهم بزرگیست . سهمه پدر چه بود ؟ وارثه درد های خانه و در انتها غریبه ای برای فرزندانش . مرد را به خیانت محکوم میکنی در حالی که روحش را به زنجیر کشیدی. آری روحه مرد وحشیست چون طبیعتش اینگونه بود . تو چه کردی؟ واژه ای خلق کردی به نام وفاداری و به یک ارزش تبدیلش کردی. تک همسری طبیعت توست. مرد چه ؟ او را وادار کردی با با خودش بجنگد . و فطرتش را سرکوب کند. و تو اسمه این را ارزش گذشتی و هرجا که مرد خودش میشد انگشت اتهام را به سمتش گرفتی و اورا یک حیوان خواندی .تمامی ارزشهای انسانی را مطابق با خلقت خودت تعریف کردی و انقدر تکرار کردی تا مرد هم باور کرد و با خودش جنگید. ان موقع که به چینو چروکهای خودت در اینه زل میزدی و با هر چروکی افسرده میشدی نگاهی به صورت مرد انداختی؟ کسی که وقتی از جهنم به خانه بر میگشت باید لبخند میزد و به حرفای تو گوش میکرد تا تو جهنم دیگری برایش نسازی . ان موقع که به زاویه بینی ات در اینه زل میزدی چه یا اینکه چرا وزنت یک کیلو اضافه شده . نگاهی به مردت کردی؟ موجودی فراموش شده در خانه. کسی که باید سختی میکشید و لبخند میزد مبادا به تو بر بخورد. و در انتها باز مقاله مینویسی و فریاد میزنی که حقت را میخواهی . شک دارم ذره ای به چیزی به نامه حقوق مرد حتی فکر کرده باشی . آری ان موقع که تو به حقوقت فکر میکردی مرد همچنان درو میکرد
)
ومن هم بادیدنش پاکش کردم ایا باز هم ازنظر تو دزدی ادبی کردم؟
خیلی خیلی ممنون از برداشتن اون مطلب از سایت
خواهش میکنم عزیز…خودمم ناراحت شدم بابتش
فکر میکنم اون عزیزی که این مطنو درباره ی آقایون نوشته تو عهد دقیانوس زندگی میکرده چون الان خانم ها پا به پای مردا دارن کار میکننو پول در میارن بعدش هم اگه زن روح مردو تسخیر میکنه مردم هم همین کارو میکنه
دقیقا حرفت درسته ومن بادیدن مطلب ویرایشش کردم…
سلام فقط میتونم بگم برای نویسنده قسمت دوم متن از صمیم قلب متاسم چه خانوم باشن چه آقا قصدم بی احترامی نیست ولی کاش وقتی داریم چیزی رو مینویسیم انقدر مغرضانه وبی منطق و جانب گیرانه ننویسیم کاش ایشون کمی به اجتماع برن زن هایی رو ببینن که شوهرشون بهشون خیانت میکنه ،یا معتاده،یا تنبل وبیعار ولی اونها عاشقانه کار میکنن بچه هاشون بزرگ میکنن پیر میشن ولی نه مهریه ای میگیرن نه حقوقی برابردارن ونه چیز دیگه ای به اضافه وزن وعمل دماغ هم فکر نمیکنن کاش این دوستمون که این مطلب ونوشته یکی دو پله از منبر نصیحت بانوان پایین میومد ومیرفت توجامعه مشکلات زنها ومردهارو باهم میدید.ومیفهمید زنها ومردا یک اندازه مشکل دارن هرکی به نحو خودش نمی تونین بگیم یه دسته گناه کارن یه دسته بی گناه مشکل جامعه ما اینه که که زنها سعی میکنن مغرضانه قضاوت کنن مردا هم همین طور هرکی به نفع خودش به همین دلیل که مشکلات ما انقدر روز به روز زیاد میشه دوست عزیز نویسنده شما با گذاشتن این مطب داری هیزم مشکلاتو اضافه میکنی واین افتخاری نداره. کاش قبل اینکه از نوشته دکتر شریعتی استفاده به منظور بکنید کمی هم فکر میکردید ببنید متنی رو که نوشتید دردی دوا میکنه یا دردی اضافه میکنه
سلام..عزیز…حرف شما کاملا درسته ومن الان خودم ویرایش میکنم واون قسمت رو برمیدارم