نام رمان : پایان قصه ی ما
نویسنده : ** Ice Girl **
ژانر : عاشقانه ، اجتماعی
سطح رمان : عادی
ویراستاران : mina_s
تعداد صفحات کتاب : 188 پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 26,449
داستان عاشقانه ی دختری که پس از رفت و آمد با یکی از دوستان خانوادگیشان، عاشق پسرشان میشود.
خلاصه:
دانلود رمان پایان قصه ی ما این رمان،داستان دختری رو روایت میکنه به نام مهسا.مهسا در طی یک سری برخوردها با دوست مامانش و خانوادش آشنا میشه و پس از چند برخورد،عاشق پسر دوست مامانش،آرتین میشه.و اما آرتین…حالا آیا آرتین هم اونو دوست داره؟اصلا میشه اسم این احساس رو عشق گذاشت؟سرنوشت مهسا چی میشه؟بهم میرسن یا نه؟
پایان خوش
.
قسمتی از رمان:
و بشکن زنون رفتم سراغ جارو.تقریبا ۲ ساعتی بود داشتم جارو و خاک
گیری میکردم.ما شیراز زندگی میکنیم. خونمون به صورت L.ترکیبش هم
سفید و آلبالوییه.حیاطمون یه تاب دو نفره خوشگل داره.تقریبا میشه گفت
همه جای حیاطو بابام سبزه و درخت و گل کاشته.دو تا در داریم.یه در
کوچولو برای رفت و آمد افراد.از جلوی در تا در راهرو هم سنگ فرش
شده.یه نیم متر اون طرف تر هم یه در بزرگه برای ماشین ها.از جلوی در
که بازم سنگ فرش شده یکم که رفتیم جلوتر سه شاخه میشه برای
ماشین ها.هیوندای سفید بابام.پرشیای مشکی داداشم و ۲۰۶ سفید من.
حالا بگذریم.حتما با خودتون میگین چرا من باید ظرف بشورم و جارو
کنم،نه؟خوب چون مامانم به خدمتکار داشتن علاقه ای نداره و میگه آدم
باید کارای خونشو خودش بکنه.
– خب.اینم از این.مامــــــــان دیگه کاری نداری،من برم لباس بپوشم؟
– نه،برو.دستت درد نکنه.
رفتم سراغ کمد لباسم.حالا چی بپوشم؟
آهـــــان…یافتمش…یه تونیک خاکستری با ساپورت مشکیم.موهام که
همیشه ی خدا کوتاهه.یکم شونش کردم.یکمم آرایش کردم.کلا موافق
آرایش غلیظ نبودم.فقط یکم کرم پودر و رژلب زدم.لبام معمولیه،دماغمم
معمولیه،چشمامم قهوه ای روشنه.در کل راضیم از قیافم.
در حال بررسی خودم بودم که زنگ در رو زدن.وایـــی،آخ جون اومدن.بدو بدو رفتم در رو باز کردم.
((من دوتا عمه دارم؛
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
سلام ممنون به خاطر رمان های زیبات هم این هم رمان پارک. بی صبرانه منتظر رمان بعدی هستم به نظرم همین سبکو ادامه بده
سلام.ممنون از نقد سازندتون.سعی میکنم تی رمان های بعدیم جبران کنم
سلام ممنون به خاطر سایت عالیتون این رمان قشنگ بود اما میتونست بهتر هم باشه ولی داستانش قشنگ بود یکمم کوتاه بود و سریع پیش میرفت در کل خوب بود ممنون
سلام میشه آیدی تون رودوباره اعلام کنید