نام رمان : ناقوس جلد اول
نویسنده : نجمه کامل
ژانر : عاشقانه. ترسناک
سطح رمان : معمولی
ویراستاران : شروین سلطانعلی
تعداد صفحات کتاب : 197 صفحه پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 12,026
جلد اول رمان ناقوس به ورود موجودات ماورایی به زندگی یگانه و اتفاقات حول آن می پردازد
خلاصه:
جلد اول این رمان راجع به یگانس یک زن بیست و پنج ساله که ناخواسته پای موجودات ماورایی
به زندگیش باز شده
.
مقدمه:
وقتی توی کلیسا زنگ ناقوس به صدا در میاد همه میدونن که مرگ نزدیکه خیلی نزدیک… برای همینه
که بهش میگن ناقوس مرگ!
یک خطا میتونه آدم رو تا تباهی بکشونه، یک بی احتیاطی ممکنه زنگ ناقوس رو به صدا در بیاره و یک
اشتباه میتونه دنیا رو نابود کنه…
.
قسمتی از رمان :
کش و قوسی به بدنم میدم و از پشت مانیتور بلند میشم و با بی حالی خمیازه ی بلندی می کشم.
یلدا همونطور که حریصانه تخمه می شکنه و تند تند توی دهنش جا میده، با دهن پر میگه:
فردا ساعت چند از مدرسه میای؟
-نمی دونم؛ حدودا ساعت دو بعد از ظهر، چطور مگه؟ تو فردا نمیری باشگاه؟
نیشش باز میشه و با خنده میگه:«دوستام فردا میان این جا«
اخمی می کنم و با جدیت میگم:
«یلدا خودت خوب می دونی که من از دوستات هیچ خوشم نمیاد! پس لطفا ساعتی که من میام اونا رفته باشن. »
یلدا دوباره می خنده و جواب میده: «باشه باشه حرص نخور دوگانه جونم.»
روی تخت کنارش می شینم، یک مشت تخمه ی آفتابگردان به طرفم می گیره و گفت:
«خیلی خوشمزه ست! نمیخوری؟»
با لبخند جواب می دم:«نه مرسی! حساسیت دارم.»
ظرف تخمه اش رو برمیداره و از روی تخت بلند میشه و در حالی سمت در میره میگه: «شب بخیر خواهری.»
– «شب تو هم بخیر، خوب بخوابی.»
از اتاق بیرون میره، روی تخت می خوابم، پتو رو، روی خودم می کشم و به سقف خیره می شم؛
خیلی خوب شده بود که یلدا اومده بود با من زندگی کنه، حداقل از تنهایی بیرون اومده بودم، اواخر شهریور ماه،
یلدا با نا پدری اش بحثش شد و تصمیم گرفت بیاد و پیش من زندگی کنه،
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
کسی خونده این رمانو؟
سلام.لینگ های دانلود اندوروید کاملا خرابه.اگه میشه درستش کنید لطفا
سلام..مشکل از سرور بود که رفع شد