. [ نگاه دانلود ، مرجع دانلود رمان ] .

تبلیغات بهترین ها

رمان مرد ماورائی

انتشار توسط نگاه
۱۸ دی ۱۳۹۶

نام رمان : مرد ماورائی

نویسنده : arefe. sajadi

ژانر : عاشقانه.تخیلی

سطح رمان : معمولی

ویراستاران : ZrYan

تعداد صفحات کتاب : 569 پی دی اف

منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود

تعداد دانلود : 59,000

4.3/5 - (33 امتیاز)
مطالعه/دانلود کتاب
رمان مرد ماورائی
. [ نگاه دانلود ، مرجع دانلود رمان ] .

دانلود کتاب

خلاصه کتاب

مرد ماورائی یک داستان تخیلی از فردی مجهول است که باعث ایجاد کنجکاوی می شود که بسیار خطرناک و سوازننده است

مرد ماورائی یک داستان تخیلی از فردی مجهول است که باعث ایجاد کنجکاوی می شود که بسیار خطرناک و سوازننده است

رمان مرد ماورائی

رمان مرد ماورائی

خلاصه:

این داستان حکایت مردیست که مجهول‌بودنش، هیزم می‌شود و جرقه‌ی کنجکاوی را شعله‌ور می‌کند و دختری که در‌‌ همان آتش می‌سوزد. دخترکی که کنجکاوی‌اش گریبان‌گیر رویا‌هایش می‌شود و کاخ آرزوهایی را که روزی آجر به آجرش را با مرد رویا‌هایش طرح زده ویران می‌کند.
و مردی که به جان ریشه‌ی آرزو‌ها تیشه می‌شود؛ همانی‌ست که می‌گویند ماورائی. این داستان، داستان مرد ماورائی است.
(خلاصه از جانان سادات)

.

مقدمه:
آرام جانم می‌شوی؟ پشت و پناهم می‌شوی؟
من خسته از بی‌مهری‌ام تو مهربانم می‌شوی؟
در من نمانده ذره‌ای از حس خوب عاشقی
تو ضامن آزادی از رنج و عذابم می‌شوی؟
قلبم گواهی می‌دهد هم مهربان هم لایقی
آیا تو هم رویای من، فکر و خیالم می‌شوی
من سخت بیمارم ولی محتاج دارو نیستم
آیا پرستار تب و درد و عذابم می‌شوی؟
من هرشب از بهر رخت هذیان به لب دارم هنوز
آیا تو در بیداری‌ام ورد زبانم می‌شوی؟
تاریکی و ظلمت مرا در دام خود کرده اسیر
آیا چراغ روشن شب‌های تارم می‌شوی؟
سیمین‌تنی شکرلبی افتاده دامت در دلم
من عاشقی دل‌داده‌ام جانا شکارم می‌شوی؟
فصل نبودن‌های تو فصل خزان است‌ ای دریغ!
شیرین من لیلای من فصل بهارم می‌شوی؟

.

قسمتی از رمان :

در اتاق را باز کرد؛ پس واحد روبرو خانه‌اش بود. لبخند زد؛ فرارکردن از این ساده‌تر؟
با خوشحالی به سمت در رفت و با کمال تعجب در ورودی هم قفل نبود! یعنی واقعا این پسر از فرارکردنش بیمی نداشت؟ یعنی…
به درک بلندی گفت و به بیرون رفت. در خانه‌اش همچنان چهارطاق باز بود. وارد خانه‌اش شد. حس عجیبی داشت؛

انگار شک داشت این‌جا خانه‌اش باشد. به سمت اتاقش رفت. چمدانش را برداشت و هر چه دم دستش بود داخلش چپاند.

در آخر روسری ابریشمی روی جالباسی را بدون اینکه به رنگ یا شکلش نگاهی اندازد، سر کرد و از در بیرون زد. با شتاب از پله‌ها پایین دوید، حتی وقت نداشت با آسانسور برود؛ باید هرچه زود‌تر می‌رفت.
پیمان! وای باید سریع‌تر باخبرش می‌کرد. با کمی سرخ و سفیدشدن بالاخره از عابری موبایل گرفت و به پیمان زنگ زد. پس از چندین بوق اعصاب‌خردکن تماس قطع شد. آه سوزناکی کشید و سعی کرد کمی بر خود مسلط شود. برای اویِ همیشه متکی به دیگران، این تنهایی و ترس بد‌ترین عذاب ممکن بود. مهم نبود. می‌رفت؛ وقتی حسابی دور شد، دوباره تماس می‌گرفت. موبایل را به دختر جوان و مانتویی روبرویش برگرداند و با اولین تاکسی‌ که راننده‌ی مسن داشت، به سمت ترمینال رفت. باید همین امشب به شیراز برمی‌گشت. درس و کار و بارش به درک! جانش مهم‌تر بود.

4.3/5 - (33 امتیاز)

پرسش و پاسخ، نظر

126 پاسخ به “رمان مرد ماورائی”

  1. Anonymous گفت:

    رمان به شدت جذابی بود پایان خوبی بود و مثل رمانای جدید پایان آب کی نداشت و به شدت به رمان میومد امیدوار بودم که جلد دوم داشته باشه چون اگه جلد دوم داشت خیلی عالی میشد به شدت عاشقانه بود ممنون از نویسنده

  2. Shadow گفت:

    بر عکس خیلی از نظرات به نظر من بهترین پایانی که می شد برای یه رمان به این قوی ای در نظر گرفت که کلیشه ای هم نباشه همین بود. ممنون از نویسنده

  3. Shadow گفت:

    خییییلی رمان خاصی بود. این اولین باره که من کامنت می ذارم برای یه رمان، ولی واقعا دلم نیومد از نویسنده برای این رمان خاص و زیباشون تشکر نکنم.
    حتی جاهاییش که از you who came from the stars الهام گرفته شده بود هم به خاطر تخیل قوی نویسنده خیلی بهتر از اون سریال از آب در اومده بود و اصلا یه چیز دیگه بود.
    واقعا نقطه ضعفی نمی شد توش پیدا کرد. از این که هی دچار سوء تفاهم و فرار از هم نمی شدن(که الان تو اکثر رمان ها پیدا می شه) هم خیلی لذت بردم.

  4. برسام گفت:

    سلام خسته نباشید ببخشید جلد ٢لانه ویرانی و نمیزارید و اینکه میگید به چاپ رسیده من انقلاب و گشتم نبود حداقل بگید از کدوم انتشاراات ممنون

  5. Melika گفت:

    خیلی قشنگ بود خواهشا جلد دوم رمانو بنویسین ولی اخرش چرا اینطوری تموم شد

  6. Seyed.Mahdi.Razavi گفت:

    لینک خرابههههههههههههه

  7. Mahsa ih گفت:

    این رمان و چندسال پیش خوندم وجزو رمانهاییه که فراموشم نمیشه.با بقیه رمانهای تخیلی تینیجریی که روزبه روز زیادم داره میشه فرق داره.یه عاشقانه زیبا بود با یه تم تخیلی و فانتزی،اما درعین تخیلی بودن واقعا به دل میشینه،هم قلمش وهم داستان رمان.آخرش هم میشه گفت غمگینه.
    ممنون از نویسنده.ای کاش فصل دومم داشت،چون قصه رمان پتانسیلشو داره واسه ادامه.

  8. quee_of_bloody گفت:

    واقعا معرکه بود ، یه موضوع کاملا جدید و متنوع
    آخرشم واقعا به درستی پایان یافته بود
    متشکرم

  9. amphetamine گفت:

    سلام اگه میشه جلد دوم رو حتما بنویس واقعا زیبا بور

  10. آترا گفت:

    جمله ای برای وصف رمانت پیدا نمی کنم خیلی خوب بود
    پایان زیبایی داشت و اصلا آبکی نبود
    خسته نباشی

  11. horaaaa گفت:

    من اخر سر چقد گریه کردم.. اخرش ب هم رسیدن؟

  12. breeze گفت:

    نویسنده عزیزم کارت حرف نداشت کاش بشه ادامه ش بدی مرسی از قلمت

  13. Shadi گفت:

    رمانی فوق العاده زیبا، فقط کاش آخرش غمگین تموم نمیشد…
    دلم واسه رهان و یسنایه بیچاره خونه
    کسایی که میان نظرات رو میخونن برای دانلود رمان ، شاید رمان پایان تلخی داشته باشه ولی هیچی از اثر رمان کم نکرده…
    توصیه میکنم حتما رمان رو بخونید

  14. سما گفت:

    رمان فوق العاده ای بود اولین رمانی بود که بهش نظر دادم و پایان خیلی قشنگی داشت بااینک روح روان ادم رو درگیر میکرد و اینک جلد دومش کی میاد

  15. مهلا گفت:

    یعنی دستم به نویسنده اش برسه موهاشو دونه دونه میکنم این چه کاری بود عزیز من؟؟؟چرا با من احساساتی این کارو میکنی؟؟؟؟الان تا چند روز من افسرده میشم..حیف رمان به این قشنگی اخرش این جوری تموم شد….چرا رهان بچمو کشتی اخه؟؟؟

  16. dark گفت:

    رمان قشنگی بود و قلم قوی داشت و پایانش باز بود هر کس بر اساس تخیلش میتونست حدس بزنه که چی میشه!من که لذت بردم از خوندنش
    پیشنهاد میکنم بخونین

  17. Maryam گفت:

    سلام رمان جالبی بود. خیلی خوشم اومد. عشق توی داستان خیلی خوب و ملموس بود. ولی پایانش یکم توی ذوقم زد. اگه نوسینده عزیز جلد دومش رو هم بنویسه خیلی خوبه. به کسایی هم که نخوندن حتما توصیه می‌کنم بخونن.

  18. Fatemeh گفت:

    میشه خواهش کنم جلد دومشو بنویسین آخه اصلا دوس ندارم اینجوری تموم شه خیییییییلی قشنگ بود دلم بدجوری واسه رهام و یسنا سوخت نویسنده ی عزیز خواهشن جلد دومشو هم بنویس

  19. mina گفت:

    سلام..من از دیشب دارم گریه میکنم….خیلی دلم برای یسنا سوخت…خواهههش میکنم جلد دومشو بنویسین ک رهان و یسنا بهم میرسن….خیلی درگیر شده ذهنم….در کل به جز پایان تلخش زیبا ترین رمانی بود ک خوندم…
    نمیدونم به چه جوری خواهش کنم ازتون….لطفا جلد دومشو بنویسین…خیلی ها چشم به راهن

  20. شهرزاد گفت:

    اگه کسی میخواد رمانو بخکنه نظر من مطالعه کنه
    این رمان تلخ نیست فقط پایان بازه یعنی باید خودمون فکر کنیم که چی میشه و مشخصه دوباره رهان میبینه و عاشقش میشه ولی نمیتونه بزاره که ………دیگه خودتون بخونید با اینکه بنظرم تلخ نیست ولی منم انتظار این پایان نداشتم و یکم دپرس شدم ولی زود از بین رفت پیشنهاد میکنم این رمان زیبا رو بخونید و پایان بازه خوبی براش در نظر بگیرید پیش خودتون

  21. یلدا گفت:

    سلاممم عالییییییی بوووووود معرکه معرکه کاشکی جل دومش روهم بنویسید

  22. Mahsa گفت:

    واقعا رمان زیبایی بود و من واقعا نویسنده رو به خاطر قلم قوی که داره تحسین میکنم . با وجود اینکه رمان پایانش تلخ بود اما واقعا ارزش وقت گذاشتن و خوندن رو داشت …

  23. مائده گفت:

    سلام خانم سجادی واقعا قلم قوی داشت لطفا جلد دوم رمانو بنویسید که رهان از بین رفته یا نه اخرش بهم میرسن یا نه و در کنارش عشق علی هم باشه

  24. Hadis گفت:

    سلامو خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز ممنونم که بدون چشم داشت اثر زیباتو در اختیار ما قرار دادی. رمانه زیبایی نوشتی بهت تبریک میگم قلم قوی داری ولی کاش پایانشو تلخ نمیکردی چیمشد دخترو پسر داستان بهم میرسیدنو یک زندگی ابدی داشتن ینی دختر داستانم ابدی میشد مگ تو دنیای واقعی کم تلخیو نرسیدن هست که رمانم تلخ و با پایانه نرسیدن مینویسی؟ما رمان میخونیم ک از واقعیت دور شیم و چه خوب میشد این پایان شیرین بود حیف رمان به این زیبایی این پایان رو داشته باشه ولی حالا که این رمانو با پایان تلخ تموم کردی بزار همینطوری بمونه بزار بسته شه داستان زندگیشون دوباره داستانشونو باز نکن یه پایان تلخ خیلی شیک تره از یه داستان دو جلدی که تو باید بیشتر از یک سال منتظر جلد بعدی باشی و زندگی اونا یادت بره و وهمچنین اذیتو و رنجش دوباره شخصیتا برای خوندن ما بزار اونام آروم بگیرن .درکل رمان زیبایی بود سپاس از تلاشت❤❤

  25. Hadis گفت:

    سلام و خسته نباشید به نویسنده عزیز ممنون که کاره زیباتو بدون چشم داشت در اختیاره ما گزاشتی .رمانه بسیار زیبایی نوشتی قلمو ذهنه قوی داری و بهت تبریک میگم بابت رمانه خوبت ولی کاش تهشو انقد تلخ تموم نمیکردی کاش میزاشتی بهم برسن باهم جاودان شنو ابدی خیلی تلخ بود پایان رمان و نظرات دوستان اصلا به این موضوع اشاره نکرده بودن و خواهشا حالا که این پایانو نوشتی بزار همین جا پایان کار باشه بزار به زندگیشون برسن دوباره زندگیشونو باز نکن یه رمان تک جلدی با پایان تلخ خیلی شیک تره❤❤❤❤

  26. Zahransr گفت:

    اولین باره که راجع به رمانی نظر میدم.
    عالییییی بود خواهشا جلد دومش رو هم بنویس عارفه جان

  27. Alf.noun.khani گفت:

    این رمان از بهترین ها بود…با اینکه به شدت مخالف رمانای تخیلی هستم اما عاشق داستان رهان و یسنا شدم…یه عشق قشنگ و تمیز…ب نظرم رمانایی مثه رمانای خانوم پوراصفهانی و فرشته تات شهدوست تخیلی هستن!
    داستانایی ک پسر و دختر بسیار زیبا عالی و بی نقص هستن…
    همش کلیشه و تخیل…
    این رمان واقعی ترین تخیلی بود ک خوندم…
    باهاش خندیدم…
    گریه کردم…
    پر از حس خوب شدم…
    شخصیت رهان عالی بود خیلی عالی
    تبریک میگم به نویسنده ی این رمان
    دمت گرم گل کاشتی
    بعد از چن وقت عشق کردم با یه رمان…
    به شدت اثارت رو دنبال میکنم و ارزوی بهترینارو برات دارم خوش قلم:)))

  28. سارینا گفت:

    عالی بود عالی. رمانت خیلی جذاب بود عشق پاک رهان رو خیلی جذب کننده توصیف کردی. بی نهایت دل آدم واسه یسنا میسوخت. ولی کاش نشون میدادی ک روهان دوباره تو همسایگیش پیداش میشد. این داستان خیلی عاشقانه بود رسما تخیلیش خیلی کم بود اما عاشقانش ناب بود بازم مرسی.

  29. لیلا گفت:

    واقعا عالی بود جلد دومش لطفا..منتظریم

  30. shazde kocholo گفت:

    نظراتو ک خوووندم اونقدر ازش تعریف کردن که خیلی دلم میخواد بخونمش از طرفی هم اینکه میگن پایانش باز تموم میشه باعث میشه شک کنم که بخونمش چون خیلی درگیرم میکنه نویسنده عزیز لطفا جلد دوشو بنویس اینجوری آدم با خیال راحت شروع میکنه رمانُ.

  31. Annahita گفت:

    من مُردم کهههه

  32. بهناز گفت:

    واقعا حرف نداشت عالی بود اگه جلد دومشم بنویسید واقعا عالی میشه خواهشا بنویسید

  33. Sahba81 گفت:

    سلام نویسنده عزیز این اولین رمانیه که به خاطر داستان و قلم فوق العاده اش تصمیم گرفتم نظر بدم و از شما تشکر کنم. راستش این رمان واقعا ذهن منو درگیر کرده و داره روانیم میکنه لطفا جلد دوم داشته باشه برای داستانش هم میتونین داستان علی و عشقشو بنویس و در کنارش هم داستان رهان و یسنا بازم از شما متشکرم

  34. Zahrazarei گفت:

    وااااااااااااااااااااااای خیلی قشنگ بووووووود خانوم نویسنده چرا با روح و روان ما بازی میکنی تورو ب خدااااا ی جلد دیگه بنویس ک بتونه پیداش کنهاصن چرا نرفت دفتر حسام؟؟وااای الان تمومش کردم مخم داره می پوکه گنااااه داش رهان..

  35. دختربلا گفت:

    سلام.واقعا رمان عالی و قشنگی بود.خیلی نرم و آهسته رهان و دختر رو عاشق هم کرد.بی صبرانه منتظر جلد دومش هستم

  36. عرفانه گفت:

    سلااااااام.من هیچوقت نظر نمیزاشتم.اما این کتاب عالیه.ذهنمو خیلییییی درگیر کرده.خواهش میکنم جلد دو هم داشته باشه.خیلی همزاد پنداری کردم با این رمان.ممنومم ازت نویسنده جان..دوستان لطفا رمان شبیه به این این رمان معرفی کنید.ممنون میشم

  37. mari گفت:

    نویسنده ی عزیز رمان واقعا از زحمتات ممنونم لطفا اول کارهای نیمه تمومتو تموم کن و زندگیتو به خوبی پیش ببر و اگر زمانی برات مقدور بود رمان رو ادامه بدهمن مطمئنم ک کسی به خوبی شما نمیتونه این رمان رو به اخر برسونهبا ارزوی موفقیت برات یدونه

  38. هانیه گفت:

    رمان فوق العاده بود…فقط از نویسنده ی عزیز خواهش میکنم که این رمان رو ادامه بده و جلد دوم رو بنویسه چون با ذهنیتی که داره میتونه با ادامه دادن، داستانی بهتر تو جلد دوم رقم بخوره..و پایانی بدون مجهولیت داشته باشه…

  39. raha گفت:

    عالی بود شروع گیرا و مهیج و داستانی بدون کلیشه اولین رمان تخیلی بود که خوندم و عاشقش شدم

  40. Elmira گفت:

    رمان بی نهایت زیبا و خاص و متفاوتی بود.امیدوارم جلد دوم هم داشته باشه

  41. دریا گفت:

    اصلا تاحالا واسه ی رمانی نظر نزاشته بودم ولی این رمان عاااااااااااالی بودو نتونستم نظر ندم.

  42. دریا گفت:

    سلام به جرعت میتونم بگم قشنگترین رمانی بود که تو عمرم خوندم.این رمان روح و روانمو تغییر داد و زندگیمو داغووووووووووووووون کرد.کاش جلد دوم هم داشت یا حداقل میگفتین که سرنوشت یسنا و رهان چی میشه و البته رهان بهترین شخصیت رمان بود.با تشکر

  43. Lale گفت:

    لطفا جلد دومتولوخودا

  44. amir گفت:

    سلام خیلی رمان خوبی بود و به نویسنده خسته نباشید میگم بهترین رمانی بود که تا الان خوندم ولی اخر رمان چرا اینجوری تموم شد من خیلی ناراحتم خیلی خیی بیچاره رهان و یسنا لطفا جلد دو ۲ رو هم بنویس ترو خدا نویسنده عزیز جلد ۲ رو بنویس من نمیتونم تحمل کنم واقا رمان عای هستش کاش اخرش اینجوری تموم نمیشد بیچاره رها و یسنا ترو خدا نویسنده ترو خدا جلد ۲ این رمان رو بنویس

  45. amir گفت:

    سلام میخاستم بدونم که اخره این رمان پایان خوش داره یا نه لطفا به من بگید مرسی

  46. النا گفت:

    من زیاد طرفدار رمانای تخیلی نیستم واین اولین رمان تخیلی ای هست که من خوندم و به نظرم جالب بود واز خوندنش پشیمون نشدم …به نظرم ارزش خوندن رو داره…
    باتشکرارنویسنده عزیز ونگاه جون

  47. Pari گفت:

    بعد از مدت ها یه رمان خوب خوندم
    خسته نباشید
    امیدوارم جلد دوم هم داشته باشه

  48. وای عالی بود خییییلی دوسش داشتم، من هیچ وقت داستان تخیلی نمیخونم اینو به خاطر تعریفای زیادی که ازش شده بود خوندم خیلی خوب بود موضوع غیر تکراری و متفاوت بود که باعث جذب خواننده میشد و در آخر بگم که جیگرم واسه رهان کبابه کباب

  49. zohre گفت:

    slm vaqt bekheyr,ye khaste nabashide topol bayad be nevisande begam vaqeaan romane foqoladeiiye,damt garm,faqat lotfan jelde 2 ru zodi benevis

  50. Southgirl گفت:

    جلد دوم لطفامن طاقت نمیارم اینجوری

  51. شهرزاد گفت:

    لطفا جواب بدید آیا جلد دو داره خورد تو ذوق آخرش خیلی بغض کردم لطفا جواب بدید

  52. _Aiso_ گفت:

    فقط می تونم بگم عالی.
    با تشکر از نویسنده عزیز بابت نوشتن این رمان خارق العاده *_*

  53. shahram گفت:

    عجب رمانی واقعا قشنگ بود حتما جلد دوم رو بنویسید خیلی استقبال شد

  54. khatereh74 گفت:

    ینی بهتون افتخار میکنم بابت این رمان زیبا…تنها رمان عالی که خوندم و هیچوقت هم فراموشش نمیکنم.و مطمئنم چندباری دیگه میخونمش…با گربه های دختر رمان گریه کردم و با خنده هاش ذوق زده شدم..انگار من خودم کنار شخصیتای داستان بودم…خواهش میکنم ازتون رمان های زیادی رو از خودتون قرار بدین…عاشقتونم..به امید موفقیت روز افزون شما دوست گلم

  55. رضوان گفت:

    سلام من رمانو امروز تموم کزدم و تشکر میکنم به خاطر قلم زیباتون و ذهن خلاقتون به نظرم یه رمان عالی بود که تونستم با تمام شخصیت هاش ارتباط برقرار کنم حتی بعد از تمام شدنش انگار هنوزم باهامن توی ذهنمن ممنون

  56. افسون گفت:

    سلام بر نویسنده عزیز
    رمانت بی نظیر بود
    واقعا لذت بردم
    خیلی کم پیش میاد نظر بذارم ولی دلم نیومد برا این رمان شیرین نظرمو نگم
    فقط خواهشا جلد دوم هموبنویس
    حیفه خدایی این رمان اینجوری ناتموم بمونه

  57. F.sh.76 گفت:

    بی صبرانه منتظر جلد این داستانم :/
    نویسنده جان به فکر باش 🙂

  58. حمیرا گفت:

    سلام.وای رمان بسیار زیبایی بود. فوق العاده…فقط عاشقانه هاش از نظر من یه مقداری کم بود می تونست بیشتر باشه…و اینکه امیدوارم جلد دوم هم داشته باشه.
    ممنون از نویسنده عزیز بابت خلق همچین اثر زیبایی

  59. میثم گفت:

    گفته بود عاشق قلم رمان شدم؟ عالی بود کاش جلد دونی داشت…

  60. قطره گفت:

    عاشق پایانشم دمت گرم خیلی خوب بود

  61. lam.mim گفت:

    اولش آدمو جذب نمیکنه

  62. غزل گفت:

    سلام بر نویسنده عزیز یکی از بهترین رمان هایی که خوندم توروخـدا ادامش بده توروخــــــــــــــــدا من عاشق رمانه شدم نمیتونم این پایان رو براش در نظر بگیرم توروخدا ادامه بده.
    مــــــــــــــــرسی عاشقتم .

  63. سوگند گفت:

    سلام
    واقعا یکی از بهترین رمان های تخیلی بود ک خوندم با خط به خطش زندگی کردم مثل ی فیلم از ذهنم گذشت ولی ای کاش میتونست بگرده و پیداش کنه منتظر یه پایان قشنگتر بودم

  64. شیما گفت:

    نویسنده عزیز خسته نباشی عالی بود. منتظر کارهای بعدیت هستیم.

  65. maahshab گفت:

    سلام رمانتون فوق العاده زیبا بود اگر جلد دوم هم داشته باشه بهتره
    مثلا اینکه مجبور شه تلاش کنه و پیداش کنه ولی اون بخاطر جابجایی توی زمان ب حالتی مثل کما رفته باشه که فقط با قدرت عشق بتونه برکرده و..

  66. Sara گفت:

    وااااااای واقعا عالی بودد توروو خدا جلد دومشم بزارید اگ هست اگه نیست از نویسنده ی عزیز خواهش میکنم بنویسهه

  67. بهار گفت:

    خیلی قشنگ بود بهتریرن رمانی بود که تاحالا خوندم وبا تکتک خطش اشک ریختم منتظر جلد دومم با پایان خوش

  68. arefe.sajadi گفت:

    @ترانه,
    سلام ترانه جان،درست می گی داستان من کاملا تموم شده اگه قرار باشه به درخواست دوستان جلد دویی برای این داستان داشته باشیم صددرصد با این وضعیت داستان که هیچ گره ای نداره خیلی لوس میشه؛فکر می کنم اگرهم جلد دویی با توجه به ایده های دست و پا شکسته ای که الان دارم بخوام بنویسم مجبورم شخصیت های اصلی داستانو عوض کنم و یه داستان دیگه رو در کنار شخصیتای الان روایت کنم که نمی دونم باز هم خوب می شه یا نه!
    در مورد داستان های دیگم…راستش این رمان اولین کار من بود و الان در حال تایپ رمان حبیبم،حبیبم میشوی؟!هستم که اگر مایل به همراهی باشید می تونین به طور انلاین توی انجمن نگاه دانلود همراهم باشین یا اینکه صبر کنید تا تایپش تموم بشه.

  69. zahrat گفت:

    واقعا رمان عالی ای بود. الان پنج صبه و من تازه تمومش کردن. خوشحالم که از شب آخر تعطیلاتم این رمانو به خاطراتم اضافه می کنم. خسته نباشی عارفه جان منتظر جلد دوم هستم. امیدوارم با قدرت ادامه بدی

  70. ترانه گفت:

    واقعا رمان فوق العاده ای بود،من هم خیلی دوست دارم جلد دو داشته باشه اما حالا که فکرمیکنم میبینم داستان دیگه تموم شده فک نکنم نیازی به جلد دو داشته باشه،فقط یه سوال من خیلی گشتم رمان های دیگر این نویسنده ی عزیز رو پیدا کنم،میشه اسم چند تا از رماناش رو به من بگید ؟

  71. سیب سبز گفت:

    سلام.. رمان جالبی بود.. من کلا از رمان تخیلی خوشم نمیاد ولی ازاین باوجود تخیلی بودنش خوشم اومد.. لطفا جلد دوم داشته باشه.. ممنون

  72. F.m گفت:

    سلام .ممنون به خاطر رمانتون خیلی قشنگ بود.ولی از پایانش خوشم نیومد کاش جلد دوم داشته باشه.

  73. @نویسنده رمان, نظر شما صحیح که بخواین راجب بهش فکر کنین ولی رمانتون انقدر قشنگ بود که با خوندن نظرات کاربر های عزیز فهمیدم علاوه بر من تعداد زیادی خواننده دوست دارن این رمان جلد دوم داشته باشه لطفا به محض رسیدن ایده جدید به ذهنتون استارت کتر رو بزنین خیلی خیلی متشکرم

  74. Sahraaaa گفت:

    سلام دست نویسنده عزیز درد نکنه بهترین رمانی بود که خوندم،ولی از وقتی تموم شده کلافه ام همش فک میکنم یه چیزی سر جاش نیست ترو خدا زودتر ادامه بده ممنون.

  75. Z M گفت:

    عالییییییی بود
    خسته نباشید
    پس از مدت ها ی رمان خوب خوندم
    فقط کاش پایان باز نبود
    جلد دوم داره ؟

  76. Reyhaneh گفت:

    وااای انقدر از پایان باز بدم میاد….تو که انقد خوب و جذاب نوشتی چرا آخرشو این شکلی کردی؟؟؟
    رمانت عااااااالی بود اما آخرش یکم‌تو ذوقم زد که نفهمیدم چیشد…لطفا‌جلد دوم رو بنویس❤❤

  77. زهرا گفت:

    ب نویسنده گرامی توصیه می‌کنم حتما حتما جلد دوم داشته باشه چون کاری تو ذهن خواننده مانا تره ک سرانجام داشته باشه پایان باز هر چقدرم ک جالب باشه هیچوقت ب پایان درست و سرانجام رسیدن شخصیت ها نمیرسه پس برای ماندگاری قلم و اسمت تو ذهن خواننده حتما ادامه ش بده واینکه داستانت واقعا جالب بود

  78. zahra122 گفت:

    سلام تشکر بابت نوشته های زیبات ….منم دوست دارم ادامه دار باشه و جلد دوم هم در راه باشه

  79. طیبه گفت:

    قشنگ بود

  80. سمیه گفت:

    رمان خیلی قشنگی بود دست نویسنده درد نکنه .

  81. fatemeh گفت:

    من نمیدونم چه چیزی تواین رمان وجود داشت که همه میگن چدرعالی بود اصن ادمو جذب نمیکرد

  82. اتفاقا ب نظر من این آخر رمان بود ک قشنگش کرد خیلی جذاب و غیرقابل پیش بینی تموم شد …
    خیلی خیلی خیللللللی رمان خوبی بود جلد دومشم بزار نویسندع عزیز خواهش✋

  83. محمد گفت:

    سلام به نظر شما رمان خوندن مختص دختراست

  84. سلام دوستان عزیزم باعث خوشحالیه که انقدر به منو رمانم لطف دارید ممنونم از نظرای پر از لطفتتون.
    خب راجع به جلد دوم باید بگم که من از ابتدا هیچ تمایلی برای نوشتن جلد دوم این رمان نداشتم اما به محض اینکه رمان تموم شد با حجم زیادی درخواست از طرف خواننده های عزیزی که این رمان رو می خوندن مواجه شدم نمی دونم واقعا چی بگم از طرفی ایده ی جالبی هنوز توی ذهنم نقش نبسته و از طرفی دلم نمیاد با بی رحمی بگم نه این رمان تموم شده و به نظرهای شما توجه ای نکنم.
    برای همین فعلا تصمیم گرفتم به خودم وقت بدم تا فکر کنم بلکه ایده ی خوبی به ذهنم اومد تونستم ادامه بدم.
    بازهم ممنونم از تک تکتون
    دوستدار شما arefe.sajadi

  85. طن طن گفت:

    عاااااالیییییی
    محششششرررررر
    دست گل نویسنده درد نکنه
    بیصبرانه منتظر جلد بعدیم

  86. fatemeh گفت:

    سلام لینک pdfخرابه دانلود میکنم امابازنمیشه

  87. farnaz ahmadi گفت:

    رمانت عالی بود گلم من که عاشقش شدم . رمانی بود که به دلم نشست فقط لطفا جلد دومش زو هم بنویس ذوق دارم بدونم بعدش چی میشه

  88. mehrsa گفت:

    چرا اینقدر این رمان فوق العادههههههه بود
    عالــــــــی بود عالی

  89. parinaz گفت:

    عارفه جون جلد دوممم :)))))

  90. parinaz گفت:

    واااای فوق العاده بود .من اولین بار نظر میزارم اونم واسه اینکه دیگه واقعااا فوق العاده بود.فقط جلد دوم داشته باشه لطفا لطفا :)منتظر جلد دوم هستیماااا

  91. فاطمه گفت:

    خُب نویسنده نمیخواد بگه جلد دوم داره یا نه؟

  92. 7003mm گفت:

    سلام نویسنده عزیز لطفا جواب بدین این رمان جلده دوم داره یانه؟؟؟؟؟

  93. maral گفت:

    awliiiii boooooooooood

  94. سمانه.م گفت:

    یعنی چه؟؟؟
    اه اه مگ داریم رمان انقدر قششششنگ؟؟؟ -_-
    آخه رمانم اینقدر خووووب؟؟؟؟
    مسئولین پاسخگو باششششن>_<
    جرأت داری جلد دوم و ننوییییس*~*

  95. زهرا گفت:

    رمان خیلی خیلی خوبی بود ممنون از نویسنده و اینکه کسایی که برای اینکه بدونن رمان خوبه نظرات رو میخونن منم همین کارو کردم تو نظرات گفته بودن ۱۰۰ صفحه آخر خوب نیست و سرسری نوشته شده ولی اصلا اینطور نبود پیشنهاد میکنم حتما بخونید

  96. جانان سادات گفت:

    نویسنده خوش ذوقِ کی بودی تو ؟

  97. تمنا گفت:

    جلد دومش کی مییییییاد

  98. Sadafashory گفت:

    عزیزدلم
    بهترین و مهربونترین دوست جون جونیم
    قلمت و رمانت فوق العادست عزیزم
    خسته نباشی❤

  99. آشنا گفت:

    خیلی زیبا بود .کاش جلد دوم داشت .

  100. saeid گفت:

    عارفه جان عالی بود فقط تو جلد دوم به نظرم یکم رو قدرت های شخصیت ها بیشتر مانور بده چنتا کارکتر هم اضاف کن چون خیلی جا داره رمانت . جلد دومشو کی شروع میکنی منتظریم

  101. Katayoon گفت:

    اوایلش زیاد جذبم نکرد ولی هرچی گذاشت اصلا نمی شد یه لحظه هم کنارش گذاشت واقعا قشنگه!!!!!!! کاش جلد دوم داشته باشه

  102. mahdiyeh گفت:

    رمان به این قشنگی چرا اخرش انقد مسخره شد؟:(

  103. فائزه گفت:

    این رمان عاااالیه. داستان عالی. متن عالی. محتوا عالی.‌‌. از نویسنده عزیز و نگاه جان سپاسگزارم

  104. ریحانه گفت:

    سلام نویسنده ی عزیز رمان بسیار جالبی بود. منتظر ادامیه ی داستانتون هستم.
    اگر امکانش هست بگید کی جلد دوم رو می نویسید ویا کی منتشرش می کنید؟

  105. شكيبا گفت:

    واااااییییی توروووووخداااااااااااااا جلد دومش بنویسسسسسین فوق العادسس

  106. مهراسا گفت:

    عاااااااالی بود ترو خدا جلد دومش رو هم بنویس خواهش میکنم

  107. رزگل گفت:

    واقعا رمان فوقالعاده ای بود مرسی از نویسنده ی عزیز با این قلم زیبا فقط ترو خدا جلد دوم هم بنویس 🙁

  108. فرناز.ز گفت:

    خسسته نباشی جیییگر

  109. کیمیا.ق گفت:

    تبریک میگم عارفه ی عزیزم، موفق باشی♡

  110. طهور گفت:

    خیلی عالی بود خواهشا جلد دوم رو بنویس. اصلا چه غلطی کردم خوندمش حالا چقدر صبر کنیم که ۲ بیاد.

  111. negar گفت:

    فوق العادس، فوق العاده

  112. فاطمه تاجیکی گفت:

    عارفه جانم خسته نباشی عزیزدلم

  113. رویا گفت:

    یه سوال خیلی مهم یه خواهش اساسی::جلددوم داره ،اگه نداره از نویسنده خواهش می کنم بااین قلم شیواش حتما بنویسه❤خیلی ممنون از رمان زیباتون

  114. نازنین گفت:

    تروخدا جلد دومشم بنویس.

  115. پريا قاسمى گفت:

    عارفه عزیزم امیدوارم همیشه همینطور قلمت شکوفا باشه.
    به امید موفقیتت(:

  116. fana گفت:

    چرا مرد ماورایی رو دان میکنم مطرود دان میشه؟

  117. مینو گفت:

    سلام.
    لینک pdf رو که دانلود میکنی ,یه رمان دیگه است
    لطفا درستش کنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین کتابها

  • دانلود رمان زاده ایل قشقایی

    رمان زاده ایل قشقایی

    روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانواده‌ای اصیل‌زاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگی‌اش رفتار کند. سنت‌هایی که زندگی این دختر را

  • رمان از تجریش تا راه آهن

    رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.

  • رمان عطر بارون، بوی سیب

    رمان عطر بارون، بوی سیب

    رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست 

  • یادبود آخرین مرقومه

    رمان یادبود آخرین مرقومه

    این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوه‌اش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند

  • پایان‌نامه مقدونی

    داستان کوتاه پایان‌نامه مقدونی

    پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته می‌شود

  • رمان مینو سپنتا انگره

    رمان مینو سپنتا انگره

    رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است

×

منوی سایت