نام رمان : رادیکال عشق
نویسنده : Elsa.sh. و. Rasa.sh
ژانر : عاشقانه ، اجتماعی
سطح رمان : معمولی
ویراستاران : بدون ویراستاری
تعداد دانلود : 27,865
داستان درباره ی دختری که بابقیه فرق داشت و تنها حسی که تو زندگی اش تجربه نکرد،ترس بود!! اولین بارکه تنهایی رو حس کردم،یازده سالم بودو مادری که…
خلاصه رمان:
عقیده دارم که زندگی یه قصه است! یه قصه که به هرحال تموم میشه!!من،آراد،تو زندگیم همیشه به هرچیزی که خواستم رسیدم!همه چیز مطابق میل من بوده و هست!!از بچگی یاد گرفتم که به کسی تکیه نکنم…ازوقتی تصمیم گرفتم رو پای خودم وایسم و از خانواده ی ثروتمندم جدا شم،زندگی من خلاصه شده تو یه پاتوق…ماشینم…و چهار تا رفیق که همیشه پشت هم بودیم….
واماعشق…..اعتقاد دارم که روزی که باورش کنم،میتونم اونو حفظ کنم…
زیر سقفی از اعتماد….کوهی از صبر و وفاداری…!!!
یا….
شاید….
زیر….
یه…
رادیکال!!!!!
ومن….أترینم!!!دختری که بابقیه فرق داشت و تنها حسی که تو زندگی اش تجربه نکرد،ترس بود!!
اولین بارکه تنهایی رو حس کردم،یازده سالم بود…ومادری که برای ازدواج با دیگری،ازپدرم طلاق گرفت…وپدری که زندگیش تنها پول و کارخونه اش بود!!!
بعدازچندسال همه چیز عوض شد!!من عکاسی شدم که هیچ چیز براش مهم نبود…وهیجان تنها رنگ زندگی من بود!!
زندگی ای که خلاصه شده تو آتلیه…دوربین…وشیطنت هام!!
وبالاخره….من…أترین…همون دختری شدم که تونست آرادو به عشق معتقد کنه!!!
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
دست نویسنده درد نکنه زحمت کشیده بود.اما رمان کاملا ناپخته بود و اصلا اینکه عضو رمان های محبوب باشه رو نمیفهمم !قبلا رمان های پرسپاس واقعا رمانایی بودن که وقتی میخوندی میفهمیدی واقعا بر اساس رای کاربراست .این بخش ویژه ی امتیاز بالاتر معلوم نیست اصلا بر چه اساسی هست.امیدوارم این بخش رو درست کنید واقعا ناامید شدم این رمان دقیقا رنج سنی ١٢-١۶سال بود
سلام جلد دوم ش رو کی میزارین
سلام جلد دومش رو کی میزارین
همش دیالوگ بود،فضا سازی رمان خیلی ضعیف بود
وای نگاه جون مرسی رمان قشنگی بود
خواهش میکنم
بسیار عااالی بود????????????
صمیمانه تبریک میگم از نویسندگان خوبش..خسته نباشید????
منتظر رمان های بعدی شماهستیم
دوستان پایانش خوشه؟؟؟
@مهتا, بله….:-D:-D
جذاب بود اخلاق شخصیت اصلیا خیلی باحال بود چند جاش خیلی حال کردم یکی اون جا که بابای اترین و اراد همدیگه رو میشناختن با اون جا که اترین فهمید خواستگارش فرداده خیلی خوب بود در کل تا یه جریان تموم میشد جریان بعدی شروع میشد و نمیذاشت جوش بخوابه من که خیلی خوشم اومد اگه رمان های دیگه ای هم دارین بزارین
اون قسمت خواب آترین خیلی باحال بود
یعنی نفسمو حبس کرده بودمو هنگ کرده بودم????????????
واااایییی…
رمانتون عالی بود!
میشه رمانای دیگتونم بذارین
مثه زیتون و این حوالی بوی مرگ میدهد؟؟☺
اگه نویسنده هاشون اجازه دادن چشم میذارم .
سلام نگاه جون خسته نباشی .
یه درخواست دارم.
میشه رمان زیبارویان بی حریف که تایپش تموم شده رو واسه دانلود بذاری؟
رمان خیلی قشنگیه ولی هر چی گشتم دان کم نتونستم. پیشاپیش از زحماتتون ممنونم.
سلآم . ممنون . اجازه فرستادم . اجازه دادن چشم .
Chera nemishe format epub ro download kard??
سلام چرا فایل پی دی اف دانلود نمیشه؟
kheili ghashang bod khaste nabaaaashiiiiiiid
:* 🙂
سلام. رمان قشنگي بود ولي حق با دوستمونه اي كاش اخرشو يكم ادامه ميداد برعكس بقيه رمانا اصلا اترين و اراد مكالمه عاشقونه اي نداشتن و اصلا ابراز علاقه خاصي توش نبود
سلام مرسی از سایت خوب تون میشه خواهش کنم رمان استیال خانم اصفهانی پور رو بذراید
سلآم . خوآهشـ . هنو تموم نشده
سلام نگاه جون میشه رمان و…تمام می شود ازsun daughtre رو هم بزارید لطفا؟؟؟؟؟؟؟
سلآم . منتظر اجازشونم . اجازه دادن چشم .
حتما اين رمان رو بخونيد محشره
ممنون برا رمان هاي زيباتون…
خوآهشـ .
@اسرا,
مرررررسی عزیزم….
مرسی که وقت گذاشتی و رمانو خوندی…
@elsa.sh,
خواهش گلی مگه میشه رمان های تور رو نخوند؟
سایتت عالیـــــــــــــــــــــــــــه
سلام واقعا خسته نباشيد با اين سايت عالي و قشنگ تون مني كه عاشق رمان خوندن هستم اينجا پاتوق هر روزم شده .
اين رمان هم قشنگ بود ولي كاش يكم آخراش رو ادامه ميداديد مثلا تا وقتي كه اردين و آراد ازدواج ميكنن …..
ولي بازم خسته نباشيد عالي بود
سلآم ممنون . لطف دارید .
@فاطمه,
ممنون عزیزم….
مرسی از انتقاد خوبت… 🙂
نگاه جون میشه کتاب جاییی که قلب آنجاست روبذارید ؟؟
رمان چاپی نمیتونم بگذارم