نام رمان : حافظه پنهان
نویسنده : فاطمه شاه مراد
تعداد دانلود : 17,007
رمز فايل : www.negahdl.com
خلاصه :
دختری به اسم تینا عاشق می باشد به همین خاطر با کسی که پدرش برای ازدواج با او صلاح دیده ازدواج نمی کند و فرار می کند که…
مقدمه:ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺑﺪﺟﻮﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺳﺨﺖ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ
ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ
ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﮕﻮﯾﻢ
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ
ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ
ﺍﺯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ
ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﻭ ﻗﺮﺍﺭ
ﻗﺮﺍﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼِ ﺁﯾﻨﺪﻩ
ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﻢ
ﺟﺰ ﺁﻏﻮﺵ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﭼﯿﺰِ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮓ
ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ
ﺍﺯ ﻗﺮﺍﺭِ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﺪ
ﻣﻦ ﻣﯽﻣﺎﻧﻢ
ﻭ ﯾﮏ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺑﻮﯼِ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ
ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﺍﺯ ﺍﻭ
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡِ ﺍﯾﻦ ﺭوزها
.
قسمتی از متن :
گفتم:تو کی هستی؟؟ من کیم؟؟ ها؟؟ اینجا کجاست؟؟؟ من کجام؟؟
دیدم داره میاد سمتم ترسیدم.خدایا این کیه؟ چرا چیزی یادم نمیاد؟ گفتم:جلو نیا.
یه قدم رفتم عقب.. اون ی قدم اومد.لعنتی بسته چرا داری میای سمت من. ان قد من رفتم عقب اومد جلو تاکمرم به دیوار برخورد کرد. اومد جلو فاصله بینمون رو کم کرد، کمتر از یک سانی متر طوری که نفسای گرمش تو صورتم پخش میشد. دستام رو برو بالا چسبوند به دیوار. تو چشمام زل زد و گفت:
لینک های دانلود به دستور مصادیق مجرمانه حذف گردید
منبع : رمان حافظه پنهان |نویسنده fatemehshahmoradکاربر انجمن نگاه دانلود
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
چرا Pdf ۸۹ صفحس ولی پرنیا پونصدو خورده ای ینی چییی؟!
قشنگ بود
عالیهههه
فاطمه خانوم میدونم کار اولتون بود.اگر نظرم رو میخونید باید بگم ، رمانتون خیییلییییی خام بود و از اول تا آخرش خیلیی جای کار داشت .ودر روابط بین شخصیتها هیچ حد و مرزی بینشون وجود نداشت .هرچند متاسفانه درحال حاظر بعضی روابط بین دخترهاو پسرها به این سمت رفته ولی از اونجایی که شاید کسی باخوندن رمان شما از شخصیتها الهام بگیره و تقلید کنه بهتر بود این روابط رو در چهاچوب خاصی قرارمیدادین.
امیدوارم کارهای بعدیتون جذابتر و پخته تر باشن .ممنون
سلام پایانش خوشه یا نه
نویسنده ها خواهشا اخر خلاصه ها بگید تلخه یا نه
ممنون شادان
پایان خوشه .
@ترانه, پایان خوشه