نام رمان : بازگشت سهتفنگدار
نویسنده : فاطمه موسوی
ژانر : عاشقانه، جنایی
سطح رمان : پرطرفدار
ویراستاران : Behtina
تعداد صفحات کتاب : 1537 صفحهی جار،326 صفحه ی پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 4,967
رمان بازگشت سه تفنگدار یک رمان بسیار زیبا از شیطنت دختران است که باعث مشکلات جنایی و پلیسی برای آنها میشود ولی آنها با شجاعت به جنگ و جدل با مشکلات میپردازند و …
خلاصه:
سهتفنگدار شیطون رو که یادتونه؟ همونهایی که همه رو دیوونه کرده بودن و تو شیطونی و خرابکاری نظیر نداشتن.
حالا این سهتا باز هم به هم رسیدن؛ اون هم بعد از دهسال. تو این دهسال خیلی چیزها تو این سهتا فرق کرده؛
رفتارهاشون، اخلاقهاشون، کارهاشون و… همه فرق کرده؛ اما هنوز هم سهتفنگدارن. سهتفنگداری که قراره ماجراهای عاشقانه و پلیسی رو دنبال کنن.
.
قسمتی از متن رمان بازگشت سه تفنگدار :
یه سنگ از گوشهی تراس برداشتم و نشونهگیری کردم. طبق محاسباتم و فاصلهی تراس از خونه و وزش باد سنگ درست باید بخوره تو نوکش. با تموم توان سنگ رو پرتاب کردم. تا سنگ بهش نزدیک شد، جای خالی داد و دویید زیر توری که آقای نورایی براش ساخته بود. از حرص داشتم با تمام توان دندونهام رو روی هم فشار میدادم. خروسه یه نگاه خبیث بهم انداخت و نوکش رو باز کرد و با تموم توانش شروع به قوقولیکردن کرد. خم شدم و داد کشیدم:
– اینقدر قوقولی قوقول کن تا گلوت پاره بشه، به درک!
بیخیال خروس شدم و وارد اتاقم شدم. خوابم کاملاً پریده بود. برق اتاق رو روشن کردم و جلوی میز نشستم. حالا که خوابم نمیبرد میتونستم برم یه دوش بگیرم و یه صبحانهی توپ بخورم تا ساعت کاریم برسه. بلند شدم و حوله به دست راهی حمام شدم. بعد از یک ساعت حمامکردن با آب داغ طبق عادت بچگی حولهی کلاهدارم رو پوشیدم و به سمت آشپزخونه رفتم. سالن کاملاً ساکت و تاریک بود. حق داره والله؛ ساعت چهار و نیم بود. رفتم سر یخچال. پاهام روی سرامیکهای سرد آشپزخونه داشت یخ میزد. تنگ آب رو در
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
سلام ببخشید اسم جلد اول این رمان چیه؟
سلام من رمان بازگشت سه تفنگدار و خیلی دوست داشتم اما جلد اولش بیشتر دوست داشتم
بر عکس جلد یکش اصلا خوب نبود
اره موافقم جلد یکش قشنگتر بود ولی در کل جلد دومش هم دوست داشتم