. [ نگاه دانلود ، مرجع دانلود رمان ] .

تبلیغات بهترین ها

رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد

انتشار توسط نگاه
۱۸ بهمن ۱۳۹۲

نام رمان : اینجا زنی عاشقانه میبارد

نویسنده : فاطمه حیدری

ژانر : عاشقانه، اجتماعی

سطح رمان : معمولی

ویراستاران : بدون ویراستاری

تعداد صفحات کتاب : 356 صفحه

تعداد دانلود : 24,706

4/5 - (6 امتیاز)
مطالعه/دانلود کتاب
اینجا زنی عاشقانه میبارد
. [ نگاه دانلود ، مرجع دانلود رمان ] .

دانلود کتاب

خلاصه کتاب

داستان در مورد زنی هستی که سختیهای زیادی کشیده و هنوز هم اون سختیها ادامه داره تا اینکه اینبار اتفاقی می افته که دیگه نمیتونه تحمل کنه و...

داستان در مورد زنی هستی که سختیهای زیادی کشیده و هنوز هم اون سختیها ادامه داره تا اینکه اینبار اتفاقی می افته که دیگه نمیتونه تحمل کنه و…

 رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد

رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد

خلاصه:
نگاه در چشمان بیمارش میدوزم! بغض را قورت میدهم…اما..نه نمیشود..همیشه باریدن یعنی زن..زن یعنی همیشه باریدن!
 اینجا هوا ابریست…آنجا را نمیدانم! اینجا نفس تنگ است..آنجا را نمیدانم! اینجا دنیایم اندازه آغوشیست که یکبار هم لمسشان نکرده…اینجا…نجیبانه دور میشوم..نانجیبانه قلبم پا میکوبد!
اینجا زنی عاشقانه میبارد..اشتباه نکن…همه جا زنان میبارند…گاهی عاشقانه..گاهی عارفانه…گاهی … گاهی زنان تنها میبارند…بی هیچ بهانه!
4/5 - (6 امتیاز)

پرسش و پاسخ، نظر

27 پاسخ به “رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد”

  1. سحر گفت:

    بسیار زیبا و تمام احساسات شخصیت اصلی داستان یعنی نگار قابل درک و باور پذیر بود برام . خصوصا نثرهای شعر گونه، بداهه های زیبا، توصیف لطیف و واقعی احساسات زنانه و مردانه، تقابل عقل و احساس با نگاه و توصیفی روانشناسانه، از خصوصیات بارز این رمان بود . عاااااااااااااالی بود مرسی از نویسنده عزیز و خانم نگاه

  2. Mahiii گفت:

    عالیییییییییى بود.پایانش خیلى خوب بود اینکه به اینصورت زیبا از هم جدا شدن عالى بود منم خیلى چیزها یادگرفتم ممنونم.

  3. فریبا گفت:

    خب راستش من اصلا دوسش نداشتماز  چند نفر شنیده بودم که خوبه اما با خوندنش متوجه شدم که فقط وقتم تلف شداز نظر من رهام یک ادم بی ثبات بود اول داستان می گفت ظاهر مهم نیست ولی وسطش دقیقا همین ظاهر بود که براش اهمیت داشت.یه قسمت هم واسه تولد ارتین یغما هی به نگار نگاه می کرد و رهام چیزی نمی گفتنگار هم یه چیزی تو این مایه ها گفت:خدا رو شکر که رهام غیرت الکی نداره!!!بعد یکم پیشش داشت می گفت رژتو پاک کن و…از نویسنده خواهش می کنم به من بگه که غیرت الکی رو توی چی معنی کرده.سراسر توهین به زن…واقعا هنوز همچین ادم هایی هستن؟؟که توهین بشنون و عشق کنن؟

  4. لیل/ص گفت:

    میدونم مدت زیادی از نوشتن این رمان گذشته و احتمالش نزدیک به صفره که خانم حیدری این دیدگاه رو ببینن و پاسخ بدن. ولی من می خوام نظرم رو بعد از مطالعه کامل این کتاب بگم.
    نوع نگاه تون به چادر، دین و نماز برام جالب بود و تا به حال از این منظر به چادر نگاه نکرده بودم. ممنون
    شعرها و لحن شعرگونه و شخصیت پردازی تون رو دوست داشتم. ولی گاهی پارگراف های طولانی شعرگونه رو رغبت نمی کردم بخونم چون هر چیزی که از حدش بگذره دیگه جذابیتش رو از دست میده.
    اینکه یغما همچین کاری رو فقط برای به دست آورن نگار انجام داد هیچ جوره با عقل و منطقم جور در نمیاد. زیادی قضیه رو جناییش کردین.
    خانواده رهام و اطرافیان بعد از فهمیدن علت غیبت دوساله، واکنش خاصی نشون ندادن؛ انگار که دو سال رو رفته بود پیک نیک. نه شکایتی نه دادگاهی نه محاکمه ای..
    قصدتون اتمام داستان به دور از هرگونه کلیشه بود، قبول. اتفاقا پایانش در عین تلخی، زیبا بود. ولی وارد کردن شخصیتی مثل ساره برای ایجاد دلیل حذف رهام دلیل خوبی نبود. کاش به یه شکل دیگه رهام رو حذف می کردین. چون طبق چیزی که شما از رهام برای ما خوانندگان معرفی کردین، رهام یه شخصیت قوی، فهیم و منطقیه. پذیرش ساره هیچ رقمه به رهام نمی اومد.
    نوع نگاه تون به مقوله ی زیبایی زنان رو خیل خیلی دوست داشتم. کاش زنان سرزمینم سیرت زیبایی برای خود بسازند نه ظاهر زیبا.

    کردار و رفتار نگار با یغما متعهدانه نبود. کدوم خانواده ی ایرانی بچه ی نامزد قبلی عروسشون رو قبول می کنن که بشه از خانواده یغما انتظار داشت؟ وقتی نگار یا یغما ازدواج کرده یعنی بهش تعهد داده، حالا به هر شکلی که میخواد باشه، از روی تنهایی، ناچاری و یا دلسوزی.

    اینکه در انتهای داستان تمام دخترای مجرد رو شوهر دادید، آخر کلیشه بود و از قلم شما بعید.
    در انتها میخوام بگم داستانی که نوشتید باعث شد خیلی چیزها یاد بگیرم و من به شما و قلم تون مدیونم.
    بهترین ها را برایتان آرزومندم. لیلا/ص

  5. نگار گفت:

    عاالی بود بهترین رمانی بود که تا به حال خوندم آخرش هم عالی تموم شد رهام حقش بود تنها بمونه باید از اولش یاد می گرفت که نگار رو درک کنه ولی وقتی اینو فهمید که دیگه خیلی دیر شده بود

  6. Neda گفت:

    نویسنده عزیز خسته نباشی واقعا قشنگ بود و ارزش وقت تلف کردن رو داره

  7. ستاره تنها گفت:

    اموزنده بود گاهی جداییهازیباترازکنارهم بون تجربه دوستت دارم تاابدهمراه یک زن میمونه برخی دیوارای ریخته بهترهمون زور بمونه پایانی غم انگیز به شیرینی پاکی شکر عالی بود دست نویسنده دردنکنه بزرگم کرداین رمان هم جلداول هم دوم به جاتموم شدهرکی نخونه ازدستش رفته

  8. Shima گفت:

    خیلی قلمشونو دوس داشتم،متفاوت بود واقعا ولی اصلا خوب تموم نشد حقشون بود بهم برسن،کاش جلد سومشم مینوشتین.

  9. داني جون گفت:

    سلام من نویسنده رو می شناسم.غیرازاین دوجلد رمان دیگه ای ندارن.حتمن تشابه اسمیه

  10. زهرا گفت:

    سلام جلد سوم نداره؟

  11. مهتاب گفت:

    یکی از بهترین رمان های زندگیم بود….عاالییی بود عاللییی…اما کاش بهم میرسیدن خیلی دلم سوخت…

  12. سمیرا گفت:

    واقعن بد تموم شد. دلم برا رهام سوخت.

  13. سمیرا گفت:

    سلام. من هر دو جلد رو خوندم. با خوندن جلد دوم متوجه میشید ک جلد اول فققط میتونم بگم ک ی مقدمه بوده! اما بنظرم بسیار چرت و یهویی تموم شد. چون نگار و رهام هیچ یک مقصر نبودن و باااید بهم میرسیدن. اما نگار یهویی و الکی خراب کرد. اه چقدر دلم برای رهام سوخت.

  14. نسیم75 گفت:

    پایانش افتضاح و مزخرف بود چقدر بد تموم شد خیلی بد احساسی ک له شده

  15. behnavaz گفت:

    سلام میخواستم بگم این رمان یکی از بی نظیرترین رمان هایی هست که تا به حال خوندم و چیزهای زیادی رو به من یاد داد اما به نظرم میتونست بهتر از این تموم بشه ولی در کل خوندنشو توصیه میکنم

  16. Shirin گفت:

    سلام !نگاه جان لطفا جلد دوم این کتاب فوق العاده رو هم بذار که دارم دیوانه می شم که بدونم چی میشه!خسته نباشی

  17. arqavan گفت:

    سلم مدیر عزیز اگه میشه رمان دست خط خدا رو از همین نویسنده بزارید ممنون.

  18. n.h گفت:

    kash ye joor dg tamum mishod halamo gereft.

  19. فاطمه گفت:

    شروع خوبی داشت وقتی شروع کردم حس کردم دارم یه چیز متفاوت می خونم اما پایانش تلخ بود و خوب تموم نشد

  20. مریم گفت:

    سلام نگاه جووون . مرسی از رمان های زیبایی که میزاری
    میشه رمان برد یا باخت رو بزاری ؟!

  21. نگین گفت:

    سلام
    خیلی رمان قشنگیه مخصوصا که احساس کردم بعد از خواندن اون نه تنها وقتم تلف شد بلکه به من یک درک درست نیز راهنمایی کرد ممنون

  22. ترانه گفت:

    سلام میشه لطفا رمان کاشکی بفهمی رو بزارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین کتابها

  • دانلود رمان زاده ایل قشقایی

    رمان زاده ایل قشقایی

    روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانواده‌ای اصیل‌زاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگی‌اش رفتار کند. سنت‌هایی که زندگی این دختر را

  • رمان از تجریش تا راه آهن

    رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.

  • رمان عطر بارون، بوی سیب

    رمان عطر بارون، بوی سیب

    رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست 

  • یادبود آخرین مرقومه

    رمان یادبود آخرین مرقومه

    این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوه‌اش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند

  • پایان‌نامه مقدونی

    داستان کوتاه پایان‌نامه مقدونی

    پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته می‌شود

  • رمان مینو سپنتا انگره

    رمان مینو سپنتا انگره

    رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است

×

منوی سایت