نام رمان : لحظه های بی تبسم
نویسنده : shaghayegh79
ژانر : عاشقانه، تراژدی
سطح رمان : معمولی
ویراستاران : بدون ویراستاری
تعداد صفحات کتاب : 176 صفحه پی دی اف
منبع تايپ رمان : انجمن نگاه دانلود
تعداد دانلود : 15,728
رمان لحظه های بی تبسم روایت لحظه هایی هست که مجبور به پذیرش چیزهایی هستیم که نمیخواهیم
و دست سرنوشت ما را راهی جایی میکند که توانی برای مبارزه با آنها نداریم.
خلاصه:
گاهی اوقات، آدم ها بر سر دوراهی قرار میگیرند. یک دوراهی اجباری؛ نه میتوانند آن را بپذیرند،
چون با قبول کردنش، زندگی بقیه را هم تحت تاثیر قرار میدهند و نه میتوانند ردش کنند؛
چون خود اسیر عوارض آن میشوند.
تبسم دختریست که غافل از افکار دسیسه چینی که پیرامونش وجود دارد، برگزیده میشود
تا بازیچه سرنوشت شود؛ تا اینکه زمانی میرسد که تبسم بین دوراهی عقل و احساس سردرگم میشود.
.
مقدمه:
«می خواهمت ولی
خیلی خیلی دوری.
نه دستم به دستانت می رسد،
نه چشمانم به نگاهت!
چاره ای کن؛
تو را کم داشتن، کم نیست،
درد است!»
.
قسمتی از متن رمان لحظه های بی تبسم :
– به من نگو رفیق. تو از صدتا دشمن، دشمن تری برام.
– تیرداد! به حرفم گوش بده. مجبور شدم لعنتی، مجبور.
از شدت عصبانیت، نفسهایش تند شده بود و قفسهی سـینهاش، مدام بالا و پایین میرفت. از پیشانیاش قطره قطره عرق میریخت و گونههایش همچون گلولههای آتشین شده بودند. با چشمان به خون نشسته به فرد روبرویش خیره شد.
– خفه شو! هیچی نگو پست فطرت. من فکر میکردم رفیقمی، داداشمی ولی اشتباه کردم. از پشت نه، از جلو بهم خنجر زدی نامرد.
فایده نداشت. هر چه تلاش میکرد تا بی تقصیریاش را اثبات کند، فایده نداشت.
نفس عمیقی کشید تا کلمات را پیدا کند اما موفق نشد. ترسیده بود! مرد بود اما از شدت ترس، دستانش میلرزید و نفسهایش به شماره افتاده بود.
– من کاری نکردم. یعنی آسیبی نرسوند بهش. چرا…
– دیگه چیکار میخواستی کنی؟ هان؟
طاقتش لبریز شد و سمتش حمله کرد. مشت محکمی به صورتش زد و او را هل داد. برای اولین بار
روایت زندگی دختری از تبار ایل ترک زبان بزرگ قشقایی که درخانوادهای اصیلزاده به دنیا آمده و باید طبق اصالت خانوادگیاش رفتار کند. سنتهایی که زندگی این دختر را
رمان از تجریش تا راه آهن قصه ی تضاد ها ی دو قشر از جامعه است که هر دو زیر سقف آسمان و در یک شهر زندگی می کنند اما میان آنها فاصله بسیار است.
رمان عطر بارون،بوی سیب حکایت دختری است که پس از یک جدایی در تلاش برای مبارزه با مشکلات هست
این رمان در مورد صندوقچه ای هست که بعد از مادربزرگ به دست نوهاش می افتد و او حالا با اسراری مواجه هست که برایش دردسر درست میکنند
پایان نامه مقدونی توصیف زندگی که بخاطر افکار افراد قدم به مسیر اشتباهی گذاشته میشود
رمان مینو سپنتا انگره رمانی است با ژانر تخیلی در مورد سرزمین ارواح و نجات یکی از شخصیت های رمان از این سرزمین است
سلام لطفا یکی جوابمو بده چی به سر رمان پسر حاجی اومد؟
سلام منظورتون رو نفهمیدم یعنی چی ؟
سلام
این رمان به درخواست نویسنده به متروکه منتقل شده و برای کاربران در دسترس و قابل رویت نیست.
خیلی ممنون که پاسخ دادین
سلام یعنی منتظرش نباشیم؟
سلام
فایل pdf مشکل داره
بی زحمت درستش کنین
سلام دوست عزیز.
رسیدگی میشه حتما